روز شمار تولد فرزندم

بدون عنوان

سلام کوچولوی عزیزم امروز شنبه 26 تیرماه 95 هست و من بعد از یک روز استراحت سرکار اومدم . از وقتی که تو هستی دنیا یه رنگ دیگست . انگیزه پیدا کردم برای زندگی . دیروز داشتم به اسمت فکر میکردم . آخه نمیدنم که گل پسری یا گل دختر . داداش عرشیا که خیلی دوست داره یه آبجی داشته باشه . ولی خداکنه سالم و سلامت باشی . راستی هنوز داداش عرشیا هیچی نمیدونه. خیلی دوستت دارم کوچولو .   ...
26 تير 1395

اولین روز

بنام خدا امروز 24 تیرماه سال 95 هست . دو روز پیش صبح حدود ساعت 9 بود رفتم آزمایشگاه و تست دادم . قرار شد ساعت 12 و نیم جواب بدن. یه حس خیلی قشنگی میگفت که هستی .حست میکردم. این 2 -3 ساعت مثل یکماه برام گذشت جواب رو بردم پیش خانم دکتر وقتی گفت مثبته نمیدونی چقدر خوشحال شدم . داشتم بال درمیاوردم . الان از این حضورت چند نفر بیشتر خبر ندارن خاله زهرا عمه مهدیه من و بابا احمد . به داداش عرشیا هم چیزی نگفتم اگر بشه میخوام بذارم یک کم بزرگتر بشی روز تولدش یعنی 2 ماه دیگه سوپرایزش کنم . مطمئنم اونم خیلی ذوق میکنه . همیشه وقتی از آرزوهاش برام حرف میزنه میگه دوست دارم یه آبجی یا داداش داشته باشم . اصلا اصرارهای زیاد اون باعث شد ما تصمیم بگ...
24 تير 1395