بدون عنوان
بنام خدا
سلام عزیزم
امروز شنبه 16 مرداد 95 ساعت 7:50 دقیقه صبحه . من و داداش عرشیا با هم اومدیم دفتر(سرکار).
ببخشید که چند وقته برات مطلب ننوشتیم .
پنجشنبه با دادش عرشیا و خاله زهرا رفته بودیم شهروند . اونجا یه عالمه وسایل نوزاد دیدیم ولی چون هنوز نمیدونیم که شما آقا کوچولویی یا خانوم کوچولو بخاطر همین نتونستیم بخریم ولی دیدنش هم کلی جالب بود و داداش کلی ذوق کرد.
خلاصه که خیلی دوستت داریم هممون
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی